مرحوم آیتالله بروجردی(ره) درباره ماجرای ازدواج خود این گونه میگوید: در اصفهان تحصیل میکردم، اساتید آن روز اصفهان کم نظیر بودند، مانند آیتالله کلباسی، مرحوم آقا سیدباقر درچهای، حکیم بزرگ قشقایی، و حکیم بزرگ ملا محمد کاشانی.
من گرم تحصیل در محضر ایشان و عاشق این اساتید بودم، همواره مایههای علمی من بالا میرفت که نامهای از پدر دریافت کردم-پدر ایشان (که از علما بود) در بروجرد، معاش زندگی را از راه کشاورزی تامین میکرد-، در نامه آمده بود: حسین عزیزم به بروجرد بیا، من وسایل عروسی تو را فراهم کردهام.
نامهای به پدر نوشتم که مرا از ازدواج معاف کنید و اجازه بدهید درس بخوانم، پدر در جواب نوشت: فکر نمیکنی اگر به سخن پدر گوش ندهی، این مانع تو باشد؟ خدا در قرآن فرمودهاست: «و بِالوالدین احساناً».
بلافاصله به بروجرد رفتم. عروسی که تمام شد، پدرم گفت: حالا میخواهی بروی برو! آیتالله بروجردی بعدها گفتند: بروجردی شدن (یعنی به جایگاه مرجعیت و رسیدن به قلههای بلند علمی) مرهون این خانم بود که پدر من برای من گرفت!
بہ هـݩگـامـ درس خـواݩـدݧ???? ڪہ مےآیـے بہ ذهـݩـمــ ????
تمـامـ خـواݩده هـاے فقہ و حـقـوقـے???? مےرۅد از یـادمــ ☹️
#حمید_صادقے