#سالاد_الویه_(سالاد_روس)

مواد لازم

سیب زمینی درشت ۳ عدد

تخم مرغ ۵ عدد

خیار شور ۲۰۰ گرم

نخود فرنگی  ۲۰۰ گرم

ذرت ۲۰۰ گرم

سس مایونز ۲۰۰ گرم

خامه ۱۰۰ گرم

ادویه نمک فلفل اویشن پاپریکا فلفل قرمز

نصف سینه مرغ 

نان تست ۱ بسته

هویج رنده شده ۱ عدد

طرز تهیه

ابتدا مرغ رو با ابلیمو ونمک فلفل و۲۰ گرم کره بزارید بپزه وقتی خوب ابش خشک شد ریشش کنید در حالی که مرغ میپزه سیب زمینی وتخم مرغ رو هم بزارید بپزه بعد پوست کنید ورنده ریز بزنید با مرغ ریش شده قاطی کنید سس مایونز وخامه رو به همراه ادویه نخود فرنگی وذرت وخیارشور خرد شده قاطی مواد کنید  خوب مخلوط کرده بزارید یخچال تا حسابی خنک بشه وبعد بزارید لای نون تست با سس تزیین کنید وسرو کنید 

نکته

اگر میخواید سالاد الویه رو بصورت اسنک سرو کنید باید حتما کاملا سرد بشه وحتما مقدار سس رو کمتر بزنید

میتونید هویج رو بعنوان تزیین استفاده کنید ولی وتوصیه نمیکنم داخل سالاد بریزید

مرغ سالاد الویه حتما باید خوب مزه داربشه این موضوع تو طعم سالاد اثر خیلی زیادی داره

استفاده از اویشن تاثیر خیلی خوبی روی مزه سالاد داره

تخم مرغ وسیب زمینی پخته از جمله غذاهایی هستند که نمیشه برای مدت طولانی نگهداریشون کرد پس به اندازه همون وعده مورد نیاز تهیه کنید

توصیه میکنم نانها رو کمی تست کنید یا داخل تابه سرخ کنید تا ترد بشن

پروانه آبی

من آموزش میذارم شمازیاد درست نکنید مضرهست????

????کاچی

مواد لازم

آرد ۴ق غ الک شده

روغن حیوانی ۳ق غ پر یا کره صد گرمی یا روغن جامد ۳ق غ

شکر۶یا۷قاشق غذا خوری

زعفران به مقدار لازم من دمکرده ریختم

زردچوبه کمی

آب به مقدار لازم

طرز تهیه

اول آرد رو تفت میدیم بعد روغن یا کره رو اضافه میکنیم خوب مخلوط میکنیم بعد شکر رو با آب اضافه میکنیم زعفران رو میریزیم و هم میزنیم تا زمانی که به غلظت مورد نظر برسه اگه دیدین خیلی سفت شد دوباره یه لیوان آب بریزین.بعد تو ظرف سرو بریزین و نوش جان.

وافل

تخم مرغ 3عدد

شیر1پ

ارد تقریبا1و1/2پ

کره اب شده5ق غ

شکر 1پ

گردوخرد شده 1/4پ

نمک1/2ق چ

ب ک پودر2ق چ

ابتدا تخم مرغ وشکر را با همزن زده شیر وکره ذوب شده را مخلوط کرده  بعد مواد خشک وگردو پودر شده هم زده مایع کمی رقیق است اگه زیادی شل شده بود کمی ارد اضافه شود مثل کیکای معمولی باید باشه   بعد دستگاه وافل رو چرب کرده باید داغ شود از مایع یک ملاقه ریخته در دستگاه بسته و بکی دو دقیقه ای پخته البته برای بعدی ها که دستگاه داغتر شده زودتر میپزه  وممکن اولی  دومی بچسبه وخرد بشه ولی مطمئن باشین از سومی به بعد خوب میشه اگه خواستین کاکائویی بشن دوتا ق م پودر کاکائو اضافه کنین به مایع تا وافل کا کائویی داشته باشین.نوش جون

بیمارم ،مادر جان!
میدانم،میبینی
میبینم،میدانی
میترسی،میلرزی
از کارم،رفتارم،مادر جان!
میدانم ،میبینی
گه گریم،گه خندم
گه گیجم،گه مستم
و هر شب تا روزش
بیدارم،بیدارم،مادر جان!
میدانم،میدانی
کز دنیا ، وز هستی
هشیاری ،یا مستی
از مادر،از خواهر
از دختر،از همسر
از این یک، وآن دیگر
بیزارم،بیزارم،مادر جان!
من دردم بی ساحل.
تو رنجت بی حاصل.
ساحر شو،جادو کن
درمان کن،دارو کن
بیمارم،بیمارم،بیمارم،مادر جان!

مهدی اخوان ثالث

پ ن وقتی ازیه سفرناراحتوخسته میای فقط یه مادر بایه دسته گل رومیز خونت میتونه ارومت کنه

​

دوباره پای من و آستان حضرت تو

سر ارادت و خاک سرای جنت تو

وباز سفره لطف تو و عنایت تو

کویر دست من و بارش کرامت تو

امـــــــــام مشـــــــرقی عالم وجود رضا

سحاب رحمت حق آسمان جود رضا

دوباره مثل همیشه رساندیم آقا

میان این همه دلداده خواندیم آقا

خودم نیامده ام . . . تو کشاندیم آفا

سلام داده نداده . . . تکاندیم آفا

شکستم و به نگاه تو سلسبیل شدم

و پشت پنجره فولادتان دخیل شدم

میان صحن تو برگ برات میدادند

مداد عفو گنه را دوات میدادند

به زائران شکسته ثبات میدادند

شراب کوثر و آب حیات میدادند

من آمدم که مریض مرا شفا بدهی

من آمدم که به من اذن کربلا بدهی

همینکه میرسم . . . از چشم های بارانی

هزار حاجت ناگفته را تو میخوانی

در انتظار تو هستم . . . خودت که میدانی

درست مثل همان پیرمرد سلمانی

نشسته ام به تمنای چشم هایت من

بیا که سربگذارم به زیر پایت من

شنیده ام که خودت در زمان پر زدنت

بروی خاک رها گشت پیکر و بدنت

هزار لاله روان شد ز گوشه دهنت

غریب بودی و خون شد تمام پیرهنت

ز سوز زهر اگرچه به خویش پیچیدی

ولی زمان غــــــــروبت جواد را دیدی

اگرچه جز پسرت کس نبود در بر تو

ولی ندید تنت را به خاک خواهر تو

به زیر سم ستوران نرفت پیکر تو

اسیر پنجه سرنیزه ها نشد سرتو

حسین گفتم و قلبت شکست آفا جان

به دل غبار محرم نشست آقا جان

مرحوم آیت‌الله بروجردی(ره) درباره ماجرای ازدواج خود این گونه می‌گوید: در اصفهان تحصیل می‌کردم، اساتید آن روز اصفهان کم ‌نظیر بودند،‌ مانند آیت‌الله کلباسی،‌ مرحوم آقا سیدباقر درچه‌ای، حکیم بزرگ قشقایی، و حکیم بزرگ ملا محمد کاشانی.
من گرم تحصیل در محضر ایشان و عاشق این اساتید بودم، همواره مایه‌های علمی من بالا می‌رفت که نامه‌ای از پدر دریافت کردم-پدر ایشان (که از علما بود) در بروجرد، معاش زندگی را از راه کشاورزی تامین می‌کرد-،‌ در نامه آمده بود:‌ حسین عزیزم ‌به بروجرد بیا، ‌من وسایل عروسی تو را فراهم کرده‌ام.
نامه‌ای به پدر نوشتم که مرا از ازدواج معاف کنید و اجازه بدهید درس بخوانم، پدر در جواب نوشت: فکر نمی‌کنی اگر به سخن پدر گوش ندهی، این مانع تو باشد؟ خدا در قرآن فرموده‌است: «و بِالوالدین احساناً».
بلافاصله به بروجرد رفتم. عروسی که تمام شد، پدرم گفت:‌ حالا می‌خواهی بروی برو! آیت‌الله بروجردی بعدها ‌گفتند: بروجردی شدن (یعنی به جایگاه مرجعیت و رسیدن به قله‌های بلند علمی) مرهون این خانم بود که پدر من برای من گرفت!

بہ هـݩگـامـ درس خـواݩـدݧ???? ڪہ مےآیـے بہ ذهـݩـمــ ????
تمـامـ خـواݩده هـاے فقہ و حـقـوقـے???? مےرۅد از یـادمــ ☹️
 #حمید_صادقے

#چہ_ڪنم_عاشقتم_خو????

ما دو تــ????ـا، ماه عسـ????ــل، مشهد، حرم، صحن عتیق
عشــ❤️ــق می چسبد هميشه، پیش آقا بیشتر 

جشن ازدواج دانشجویی

#من_حرم_دوس????

#عاشقانه_های_طوس

​

#ارباب_من
نَشَوَدْ صُـبحْ اگَر عَرضِ اِرادَتْ نَكُنَم…

نامِ زيبــٰاىِ تو رٰا صُُبح تِلاوَت نَكُنَم…
        صلے اللہ علیڪ یا اباعبداللہ…